آدموار

مصطفي فتوت
noghteh0@yahoo.com

« از جامعه ي گربگان دور شده ام ، اين آقايان عزيز مرا آورده اند ؛ آورده اند ميان اين آدمي زادگان ، دور تا دورم آدمي زاد است و بس . »
نمي دانم براي چه و به چه منظوري ، و اينكه چرا نمي گذارند بروم . من كه با آنها كاري ندارم و تا آنجا هم كه مي دانم از جانب گربگان شكوايه اي عليه من اقامه نشده است . فارق البال در شهر براي خودم قدم مي زدم ، موش بازي مي كردم و توي پارك به دنبال سوسكها و ملخها اين طرف و آن طرف مي جستم ، از درخت بالا
مي رفتم و از آن بالاها خيز مي گرفتم و روي چمنِ‎ سبزِ نمور جست مي زدم ؛ هر وقت هم كه خسته مي شدم دست و پايم را مي ليسيدم و در آخر كار هم يك ليس حسابي به دمم مي كشيدم ، كلي گربه كيف مي شدم . فقط هر از چند گاهي محض تفريح دنبال دوشيزه گربگان تازه بالغ شده راه مي افتادم و فيس فيس مي كردم ، چقدر ملوس اند اين دوشيزگان، كه البته هرگز از حد ادب و نزاكت خارج نمي شد و احترام ايشان را لحاظ
مي كردم.
حتي به لحاظ مادي شغل مناسبي داشتم كه خود گواه عدم سوء پيشينه و ولگردي من است و اين اصولاً بايد كه در پرونده ام درج شده باشد و آقايان نيز از آن آگاه باشند .
خدمتكار مادينه گربه اي بودم به غايت ملوس ، كه هر چند هرگز مرا وقعي ننهاد ، با اين حال هر وقت پي هرزگيهايش از اندروني خارج مي شد از توله هايش مراقبت مي كردم . شش تا بودند دو تا ماده و چهار تا نر ، با آن چشمهاي ميشي بيضي شكل و دماغ پخمه يشان . واي كه اگر ماده توله ها بالغ شوند چه مي شوند ، يك پارچه خانم گربه خواهند شد، كاش كه تا آنوقت رها شده باشم. با هم بازي مي كرديم از سر و كول هم بالا
مي رفتيم ، لنگ و پاچه ي همديگر را ليس مي زديم و از بابت همه ي اينها كيفور مي شديم . نميدانم حالا كه من نيستم چه مي كنند و چه كسي از آنها مراقبت مي كند وقتي كه مادينه گربه پي هرزگيهايش مي رود .
محتملاً تنها مورد منفي پرونده ام ، مي تواند نزاعي باشد كه چندي قبل ميان من و ديگري رخ داد . كه البته ، هر چند در كمال فروتني ، ليكن در حد كمال ، به آن گربه نرِ فهماندم كه گربه بودن يعني چه و لذا از اين حيث هيچ جاي نگراني نيست . البته بايد اين را هم اضافه كنم : از آنجا كه دمش را كندم ، به جاي آنكه دمش را روي كولش بگذارد و برود ، دمش را به دستش گرفت و رفت ، كه از اين بابت نيز مرقومه اي را خطاب به آقايان و به جهت استحضار ايشان نوشتم .
علي ايحال بعيد مي دانم كه جرئت كرده باشد به عدليه چيها رجوع كند و له يا عليه ، اقامه ي دعوي نمايد . هر چه باشد به خاطر موش آزاري و مابقي قضايا تحت پيگرد است .
بدواً كه به سراغ من آمدند ، به گمان آنكه مسأله خطيري رخ نموده و ريش سفيد گربگان به لحاظي براي شور و مشورت پي من فرستاده اند ، چندان چند و چوني نكردم ، خاصه آنكه تشريفات قابل ملاحظه اي برايم مهيا شده بود . اما وقتي كه رسيديم ،خبري از شور و شورا نبود ، به گمان آنكه زودتر از موعد مقرر رسيده ايم بروي طاقچه ي پنجره جستي زدم و در زير گرماي ملس آفتاب خوابيدم تا به هنگام تشكيل جلسه رفع كسالتي شده باشد .
يك ساعتي گذشته بود كه برخاستم ، با پنجولهاي پايم گوشهايم را خاراندم ، بدنم را با لذتي وافر ورزي دادم و در حاليكه حسابي سر كيف آمده بودم مهياي جلسه شدم ، دمم را كه خود نشانه اصالت گربه ايم است گرد كردم و پيش رفتم ، اما بازهم از جلسه خبري نبود .
من كه بيش از اين انتظار كشيدن را بي مورد ديدم رو به سوي يكي از اين آدمي زادگانْ پيشخدمتگان كه با روپوشهاي سفيدشان تمام مدت مرا برانداز مي كردند و دائم در حاليكه با سر به يكديگر اشاره داشتند ، با يك
« هوم » همديگر را تأييد هم مي كردند رفتم و در كمال متانت گفتم : « ببخشيد جناب اگر جلسه به زمان ديگري موكول شده و يا مسأله ي خطيري در بين نيست ، لطف بفرمائيد به راننده بگوييد كه مرا برساند ، تا همين حد هم وقتم به اندازه ي كافي تلف شده است . در ثاني مراتب گلايه مندي اينجانب را به عاليجنابان انتقال دهيد و متذكر شويد كه من بعد پس از قطعيت كامل به دنبال من بفرستند . ايضاً ايجاب مي كند چند روز قبل از آن نيز مرا در جريان امورات قرار دهند و اينگونه بي مقدمه و بي مبالات با مسائل خطير برخورد نفرمايند . »
- « هوم ، البته ، لطفاً بفرماييد »
من در حاليكه دمم را به جهت كمي فخر فروشي هم كه شده سيخ كرده بودم به دنبال آقايان براه افتادم .
مرا به درون يك چهار ديواري محقر بردند، چيزي عجيب و خشم آور كه مرا غضب آلود كرد و ناگزير براي اولين بار ، هرچند در كمال خويشتنداري و متانت ، اعتراض صريح خود را ابراز داشتم : « عجب »
اينطور به نظر مي آيد با آنكه مطلب را در كمال ادب و وقار و ايضاً وضوح كامل عنوان كرده ام ، آقايان به آن وقعي ننهاده باشند . بعد هم كه آمدند و مرا در اين لباس نچندان فاخر و نچندان لازم گنجاندند ، هرچند كه به آنها گفتم گيسوان تنم مرا از اين جامگان بي نياز مي كند و بيشتر اسباب مزاحمت است تا مايه ي مباهات .
وقتي كه چنين بي مبالاتي ها و بي سليقگي هايي را در مواجهه با سلايق لطيف خود ديدم اصولاً عهد كردم كه به نشانه ي اعتراض هيچگونه نظر مشورتي را به عاليجنابان ارائه ننمايم . باشد كه به بي نزاكتي هايشان در قبال من واقف شوند ؛ البته بعد از پوزش طلبي مناسب و در خور شأني از سوي ايشان اين عهد كان لم يكن تلقي مي گردد و اوضاع و احوال كما في السابق قابل پيگيري است ، به هر حال در چنان وضعيتي وظيفه ايجاب مي كند كه شخصيت نجيب زاده اي چون من در امورات خطير سهل انگاري به خرج ندهد .
در طول شبانه روز برنامه هاي متنابهي خاص من لحاظ شده است كه هرچند موجبات سرگرمي و حض مرا بر نمي انگيزد و لطفي در بر ندارد با اينحال به جهت گذران وقت خالي از فايده هم نيست . با اينهمه رفتار اين پيشخدمتگان بيش از حد متداول و عرف معمول خشن و لذا واجد حسن نيت نمي باشد، به طوريكه مرا درباره ي ماهيت ايشان به شك انداخته است .
و هنوز هم خبري از ريش سفيد گربگان نيست ، در واقع غير از من گربه ديگري نيست . البته به غير از اين آقايان عزيز ، آقايان نجيب ديگري هم هستند كه آدمي زاده مي باشند وليكن براي شخصيت گربه اي من احترامي خاص قائلند و اين خود گواه آن است كه ايشان نيز چون من اصيل زادگاني بيش نيستند . آنان گاهآ مرا رهين لطف خود نموده ، مورد نوازش قرار مي دهند من نيز براي ايشان دمم را به نشانه قدرداني سيخ مي كنم و ليسي به دستشان مي كشم كه آنها نيز متقابلآ دستي به سر و دمم مي كشند و البته اين تنها دلخوشي من است .
حتي به لحاظ پذيرايي هم رعايت رژيم خاص من نمي شود ، غذاهاي بي طعم و آبكيي به من مي خورانند كه هرگز به ايشان سفارش نداده ام در حاليكه بارها ملتمسانه از ايشان خواهش كرده ام كه براي من صرفاً تكه استخواني ترجيحاً چرب بياورند تا بتوانم بليسمش و ايضاً نيز با آن تفريح كنم و اينهمه را در حد مقدورات ايشان خواسته ام ، به عنوان نمونه به جاي استخوان ران مرغ كه غذاي دلخواه من است مي توانند تكه استخواني از هر كجاي كلاغ هم كه باشد براي من بياورند ، اما با اين حال همان را هم از من دريغ مي كنند .
تا به حال چندين نوبت مذاكرات مفصلي با عاليجنابانْ آدميزادگان داشته ام و علت اينهمه كم لطفي را در حق خود جويا شده ام بلكه شايد مورد رنجيدگي خاطري باشد كه بتوانم مرتفعش كنم اما در هر بار جز يك سرتكان دادن نااميدانه و يك « هوم » كه به پيوستش ارسال مي گردد چيزي از ايشان عايدم نگرديده است . تنها به صدور توصيه نامچه اي براي زيردستْ آدميزادگان و تأكيداتي به ايشان منتهي شده كه افاقه ي مراد مرا نكرده است هيچ ، موجبات مشقت مرا هم فراهم كرده و نهايتاً به فشرده تر شدن برنامه ي روزانه ي پيشين سرانجاميده است .
اين آقايان عزيز سفيدپوش مرا به باد سوزن و قرص گرفته اند ؛ متداوماً ، بدون كوچكترين اهمالي چيزهاي عجيب و غريبي داخل عروقم مي ريزند كه بعضآ سوزناك است . سرم را تراشيده اند و با اين سر تراشيده كارهاي خاصي مي كنند كه براي من نامعلوم است و جز سر دردهاي طاقت فرسا ثمر ديگري برايم نداشته . آنقدر اين زالوهاي دون مايه خونم را بلعيده اند كه به گمانم چيزي در عروقم باقي نمانده باشد ، بدنم مچاله شده است . با من تفريحات خاصي مي كنند ، عجيب و نامعلوم . در جامه اي گنجانيده اندم كه بالكل مرا از موهبت گربه ايم محروم كرده است ، نه مي توانم پشت گوشم را با كيف بخارانم و نه دمم را بليسم و چندان هم مطمئن نيستم كه اين همه براي حل مسأله خطيري به كار آيند . دائم از درمان من مي گويند ، اين آقايان عزيز مي خواهند مرا درمان كنند با زالو يا بي زالو ، با برق يا بي برق ،با آب به هر وجهش با بي آب به هر وجهش ، با هر چيزي يا بي هر چيزي، مهم درمان من است. مي خواهند مرا بدل به يك آدمواره كنند .
صداي گربگان ديگر را مي شنوم ، مرا صدا مي كنند ، به ميان خويش مي خوانندم . بيتابم ، تنم بي قرار است ، از در و ديوار بالا مي روم به اميد يافتن روزنه اي ، و لاجرم همه ي اينها به عواقب دردناكي منتهي خواهد شد . نمي دانم چرا از ميان گربگان تنها به سراغ من آمده اند ، چرا سراغ ديگران نمي روند ، اصلآ چه كسي گفته است كه من مشاور خوبي در امور خطير هستم ، شايد هم شورهاي ديگري برقرار است كه مابقي را به آنجا برده اند .
از تمام گربه ايتم چيزي باقي نمانده ، كاسه سرم داغ داغ است ، استخوانهايم بر روي هم مي سايند و با اينهمه هنوز معلوم نيست كه جلسه كي آغاز خواهد شد و اگر آغاز شود اميدي هم به پايانش است .

 
یکی از محصولات بی نظیر رسالت سی دی مجموعه سی هزار ایبوک فارسی می باشد که شما را یکعمر از خرید کتاب در هر زمینه ای که تصورش را بکنید بی نیاز خواهد کرد در صورت تمایل نگاهی به لیست کتابها بیندازید

31945< 0


 

 

انتشار داستان‌هاي اين بخش از سايت سخن در ساير رسانه‌ها  بدون كسب اجازه‌ از نويسنده‌ي داستان ممنوع است، مگر به صورت لينك به  اين صفحه براي سايتهاي اينترنتي